لوچیانو موجی، بین یوونتوسیها مدیر محبوبی است. مردی عاقل و فوتبال بلد، که یوونتوس را به موفقیتهای زیادی رسانده است. یکی از معروفترین داستانهای موجی اما داستان یک فروش جنجالی است. کریستین ویری محبوبترین بازیکن یوونتوس در همهی دورانها برای جیانی آنیلی بزرگ بود و موجی بدون خبر او، این بازیکن را فروخت.
داستان فروش او در ایتالیا معروف است اما خیلیها در ایران با آن آشنایی خاصی ندارند. مطلب پیش رو ترجمهی اختصاصی کانون هواداران یوونتوس در ایران از کتاب توپی که حمل میکنم نوشتهی خود لوچیانو موجی است.
من هرگز با آووکاتو شوخی نمیکنم. نه امروز و نه آنگونه که رسانهها نوشته بودند در سال 1997 در پروندهی فروش کریستین ویری به اتلتیکو مادرید. اتفاقی که آنروز رخ داد را بارها توضیح دادم و این بار هم با جزییات کامل هر آن چه رخ داد را توضیح میدهم.
از 2 ماه قبل از انتقال شروع کنیم. بوبو به دفترم آمد و گفت، تیمی حاضر است 28 میلیارد لیره برای رضایتنامهاش پرداخت کند. ما یک سال و نیم قبل، با 7 میلیارد و 300 میلیون لیره او را از آتالانتا خریده بودیم و این عدد خوبی بود، اما من تمایلی به فروش او نداشتم.
29 ژوئن، آووکاتو که عاشق ویری بود با من تماس گرفت و گفت:
فردا در جلسهی IFI شرکت خواهم کرد و خبرنگاران علاوه بر مسائل مالی، پرسشهای دربارهی یوونتوس هم مطرح خواهند کرد، قرار است چه کنیم؟ آیا ویری را به آنها خواهیم داد؟» به او گفتم پیشنهاد ارائه شده مرا راضی نمیکند و آنیلی هم با من موافقت کرد.
فردا، به طور سرزده، ویری به مقر باشگاه آمد. اواخر بعد از ظهر بود و انتظار آمدنش را نداشتم. در را محکم باز کرد و با صدای بسیار بلند گفت:
من باید همیشه فیکس باشم و حقوقم هم باید سالی 5 میلیارد خالص باشد.
کریستین پسری خوبی بود اما آنجا زیادی اشتباه میکرد. در یوونتوس حتی آنهایی که برندهی توپ طلا بودند هم تضمین برای حضور در ترکیب اصلی نداشتند. و 5 میلیارد لیره که درخواست کرده بود دیوانگی محض بود. این بود که با خونسردی گفتم:
بوبو این جا نمیتوانی هر کاری دلت میخواهد بکنی. الان در خانهات نیستی، پس صدایت را پایین بیاور.سپس به او گفتم: برو 34 میلیارد لیره بیاور تا همین الان کار انتقالت را تمام کنم.
بعد از مدت کوتاهی، فکسی از اسپانیا به دستم رسید. با پیشنهاد آقای خسوس جیل مالک اتلتیکو موافقت کردم و از انتقال ویری 27 میلیارد لیره سود به دست آوردیم که بسیار غیر منتظره بود و با آن چندین بازیکن خوب خریدیم.
در حین این که من مشغول کار کردن روی انتقال ویری به اتلتیکو بودم، آنیلی هم داشت با خبرنگاران و روزنامهنگاران حول نقل و انتقالات یوونتوس گفتگو میکرد و از ماندن ویری میگفت. و صدالبته جملهی معروف:
موجی به من گفته ویری را با پول نمیتوان ارزشگذاری کرد. او مثل بریجت نلسون است. او فروشی نیست.
بعد از مراسم IFI، آنیلی با هلی کوپتر شخصیاش راهی شهر کن شد. چندبار تلاش کردم با او تماس بگیرم اما بیفایده بود. سوءتفاهمات از اینجا شروع شد، زیرا من تا فردا نمیتوانستم با او ارتباط برقرار کنم. حقیقتا خواندن آن همه مطلب که نوشته بودند که آنیلی بقای ویری را تضمین میکرد، در حالی که من در دفترم بود و برگهی انتقال او به اتلتیکو مادرید را امضا میکرد خجالتآور بود.
فردا برای او همه چیز را شرح دادم. او پس از شیندن ماجرا به من بابت تصمیمم تبریک گفت. که معنایش این است که بر خلاف چیزیکه بعضیها با اصرار نوشتهاند و هنوز مینویسند، او اصلا از من ناراحت نبوده است. تنها چیزی که او به من خاطرنشان کرد این بود:
خوب است اما برایمان بازیکنی بخر که زیاد گل بزند.
که در واقع مشکلی نبود زیرا به تازگی عملیات جذب پیپو اینزاگی با 15 میلیارد لیره را تمام کرده بودم. همچنین با 9 میلیارد لیره هم دنیل فونسکا را جذب کردم که بازیکن خوبی بود. البته او هرگز در یوونتوس به اندازهی قیمتش خوب نبود.
این تمام ماجرا بود. علاوه بر ادعای قبل، این که بعضا میگفتند ویری چون با لیپی مشکل داشت میخواست برود هم صحیح نبود. خود کریستین هم این موضوع را تصریح کرده است. بعد از این که بین دو نیمه بازی آتالانتا ― یوونتوس در روز 12 فوریه 1997 مشاجرهی لیپی و ویری اگر بازیکنان تیم دخالت نکرده بودند حتی به مرحلهی کتککاری میرسید ولی بعد همه چیز درست شد و علاقه متقابل بیشان برقرار شد.
فروش بوبو کاملا به خاطر پول بود. یوونتوس سود سرشاری کرد، خود ویری هم دستمزد درجه یکی به دست آورد. این موضوع را روبرتو ویری، پدر بوبو و بازیکن سابق دهه 60‐70 نیز زمانی که با روزنامهها مصاحبه کرد تایید میکند:
این انتقالی برای همه بود. نمیتوانست از این بهتر باشد.
دلیل دیگری جز این نبود، هر چند بوبو در خیلی از مواقع زود عصبی میشد و همچنین بر کسی پوشیده نبود که او عاشق زندگی شبانه بود، چون مرد واقعیای بود که هیچ چیز را پنهان نمیکرد و اگر کاری میکرد علنی انجام میداد.
شخصا، عاشق کریستین هستم. او دوران خوبی در یوونتوس داشت. در 23 بازی 18 گل زد که هم گلهایی که در سری آ زد و هم گلهایی که در لیگ قهرمانان در راه فینالی که متاسفانه در آن مقابل دورتموند شکست خوردیم گلهایی کلیدی بودند.
از آن لحظه، قصهی ویری با یوونتوس به طور کامل تمام شد اما همیشه پس از آن شایعاتی دربارهی برگشت او شنیده میشد که کاملا هم غلط نبود، مخصوصا که بعدتر او گفته بود:
من در طول زندگیام فقط طرفدار یوونتوس بودهام.